باید پرسید که در شرایط کنونی چرا بار دیگر بر ضرورت نظام ریاست جمهوری تاکید می شود و چه کسانی از این نظام سود می برند . به عقیده برخی از صاحبنظران سیاسی ، ارتش پاکستان این بحث را در محافل رسانه ای و سیاسی براه انداخته است البته بدون شک برخی از کاسه لیسان ارتش نقش کاسه داغتر از آتش را بازی کنند و دست به بزرگنمایی این بحث و جدلها د رمحافل سیاسی و رسانه ای بپردازند . با همه این احوال هر چند سرمای زمستان تازیانه اش را در کشور گرمسیری مانند پاکستان نشانه رفته است اما بحث داغ سیستم ریاست جمهوری باعث شده تا مردم سرمای زمستانی را کمتر احساس کنند .
سیستم حکومت مداری در بسیاری از کشورهای جهان ریاست جمهوری است و نظام سیاسی این کشورها بدون هیچ مشکلی در جهت مردم سالاری پیش می رود . نظام ریاست جمهوری در کشورهایی مانند آمریکا فرانسه و برخی از کشورهای اسلامی موفقیت آمیز بوده است به نحوی که در این سیستم نهادهای مختلف میتوانند با هماهنگی نیازهای آن کشورها را تامین کنند . کشور ترکیه نمونه بارزی از تغییر نظام پارلمانی به ریاست جمهوری است . قبلا در این کشور شخص اول ممکت نخست وزیر بود که با رای نمایندگان مجلس انتخاب می شد اما حالا شخص ریئس جمهور با رای مستقیم مردم انتخاب می شوند . اردگان برای تغییر نظام حکومت مداری مسیر طولانی را طی کرد و اگر پاکستان بخواهد دست به تغییرات اساسی در این کشور بزند نیز باید همان مسیر را طی کند . در جمهوری اسلامی ایران نیز نظام ریاست جمهوری حکم فرماست هر چند رئیس جمهور مجبور است اعضای کابینه خود را به تایید نمایندگان مجلس برساند . برخی در پاکستان نظام ریاست جمهوری را برای کشور مفید می دانند زیرا که از نظر آنها رئیس جمهور میتواند از اختیارات زیادی برای تغییرات اساسی و مورد نیاز کشور برخوردار شود و این امر برای ادامه سیاستهای بلند مدت برای توسعه و پیشرفت کشور ضروریست . اما ما در پاکستان در طول تاریخ شاهد ژنرالهایی بودیم که با کودتای نظامی زمام امور را بدست گرفتند و ضمن اصلاحات در قانون اساسی به عنوان رئیس جمهور از اختیارات زیادی برخوردار شدند . یقینا این نوع نظام ریاست جمهور مورد پسند مردم پاکستان نخواهد بود زیرا که رئیس جمهور باید در برابر نمایندگان مردم در پارلمان نسبت به عملکرد خود پاسخگو باشد . اگر هدف از تغییر سیستم حکومت مداری از پارلمانی به ریاست جمهوری در راستای آغاز یک نوع دیکتاوری است این نوع سیستم یقینا نمیتواند کارایی داشته باشد . البته به عقیده بسیاری از صاحبنظران امور سیاسی و حقوقی با آغاز سیستم ریاست جمهوری جایی برای حکومتهای محلی و ایالتی باقی نمی ماند و این امر باعث کاهش هزینه حکومت مداری در پاکستان خواهد شد . زیرا که تاریخ 72 ساله پاکستان ثابت کرده است که دولتهای محلی بدون اینکه نقشی در توسعه ایالتها و مناطق پاکستان داشته باشند تنها هزینه ای گزاف بر دوش مردم پاکستان گذشته اند و چه بسا بسیاری از فسادهای مالی از دل حکومت های ایالتی بیرون می آید . همچنین آغاز حکومت ریاست جمهوری باعث ثبات بیشتر سیاسی در پاکستان نیز خواهد شد زیرا که تحت نظام ریاست جمهوری ، بسیاری از عوامل و رهبران قوم گرای سیاسی که به دنبال ایجاد ایالتی جدگانه برای خود یا به پی حقوق بیشتر برای ایالتهای خود هستند یقینا برای رسیدن به اهداف خود با شکست روبرو خواهند شد .
با این حال مهمتر از هر چیزی برای تغییر نظام سیاسی در پاکستان ، ایجاد زمینه و اطمینان در افکار عمومی در این کشور است زیرا که اول این مردم پاکستان باید از تغییر نظام حمایت کنند و دولت با نادیده گرفتن رای و نظر مردم نمیتواند قدمی بردارد . دولت پاکستان در حال حاضر با چالش بهبود شرایط اقصتادی و مالی و کاهش بدهی های خارجی دست به گریبان است یقینا در صورتی که دولت بتواند از این مشکل سرافراز بیرون آید میتواند حرفی برای گفتن در جهت تغییر نظام سیاسی در این کشور داشته باشد .
بیکران فضای مجازی قدم نهاده است .
